پادکست مدیریت کلاس

مدیریت کلاس چیست؟

پیش از وارد شدن به بحث مدیریت کلاس، در وهلۀ اول باید به این سؤال پاسخ بدهیم که مدیریت کلاس یعنی چه؟ برای پاسخ به این سؤال کافیست به منابع علمی موجود در این زمینه رجوع کنیم.

محمد حسین رئوفی در کتاب خود تحت عنوان مدیریت رفتار کلاسی (مهارت‌های آموزشی و پرورشی 1377)، تعریف زیر را از مدیریت کلاس ارائه می‌دهد:

مدیریت‌ کلاس ‌عبارت‌ است‌ از هنر به ‌کار بردن‌ دانش‌ تخصصی‌ و بهره‌گیری‌ از مهارت‌های‌ کلاس‌داری ‌به منظور هدایت‌ دانش‌آموزان‌ به‌ سوی‌ اهداف‌ِ مطلوبِ‌ مورد نیاز دانش‌آموزان‌ و جامعه‌.

همچنین در مقاله‌ای که در ژورنال individual psychology منتشر و بر اساس جمع‌بندیِ برخی از مقالات این حوزه نوشته شده، مدیریت کلاس مجموعه‌ای از اقدامات و دستورالعمل‌ها است که معلمان برای ایجاد یک محیط یادگیری سالم و موفقیت‌آمیز در کلاس درس و تأثیرگذاری مثبت روی دانش‌آموزان، به منظور دستیابی به اهداف یادگیری، به کار می‌برند.

اهمیت مدیریت کلاس

طبق تحقیقات انجام شده، معلمان، کنترل رفتار دانش‌آموزان را یکی از عوامل استرس‌زا در حرفۀ خود معرفی کرده‌اند.

بر اساس نتایج تحقیقی که روی 6700 معلم آمریکایی انجام شد و در مقالۀ ریچارد اینگرسول منتشر شده است، حدود 30 درصد از 400 معلمی که شغل خود را ترک کرده‌اند، این موضوع را یکی از دلایل انصراف خود از تدریس عنوان کرده‌اند. این موضوع اهمیت مدیریت کلاس درس را به خوبی نشان می‌دهد.

مدیریت کلاسی موثر، فرصت‌های یادگیری را برای دانش‌آموزان به بالاترین سطح ممکن می‌رساند (Evertson & Emmer, 2009). علاوه بر این مهارت کلاسداری دستاوردهای زیر را برای معلم و دانش آموزان خواهد داشت:

به ایجاد محیط آموزشی مناسب کمک می‌کند

از هدر رفتن وقت و انرژی معلم جلوگیری می‌کند

به تقویت روحیۀ معلم کمک می‌کند

ساختار کلاس و اهداف آن را برای دانش‌آموزان مشخص می‌کند

انتظارات معلم را برای شاگردان تبیین می‌کند

زمان مفید کلاس را افزایش و رفتارهای مخرب دانش آموزان را کاهش می‌دهد

مقایسه شیوه های جدید مدیریت کلاس و شیوه های قدیمی

از گذشته تا به امروز تغییرات زیادی در مورد بهترین روش‌های مدیریت کلاس ایجاد شده است.

در روش های قدیمی مدیریت کلاس، تمرکز بر روی وضع قوانین مختلف برای کنترل رفتار دانش‌آموزان قرار داشت. اما در رویکردهای جدید، به نیازهای دانش‌آموزان به منظور ایجاد روابط بهتر و فراهم کردن فرصت‌هایی برای خودانضباطی در شاگردان توجه می‌شود (Nel Noddings).

در حالت اول، یعنی اعمال قوانین سختگیرانه، معلم نقش مدیر را بازی می‌کند. این حالت، دانش‌آموزان را به سمت انفعال و رعایت قوانین از روی اجبار و ترس سوق می‌دهد. ضمن اینکه چنین روشی می‌تواند مشارکت آن‌ها را در یادگیری فعال و تفکر سطح بالاتر کاهش دهد.

اما در روند جدید مدیریت کلاس درس، تأکید بر هدایت دانش‌آموزان به سمت خود انضباطی و کاهش کنترل خارجی است. در این رویکرد، معلم به عنوان تسهیل‌گر و راهنما تنها در نقش هدایت کننده‌ی دانش آموزان و ناظر بیرونی در نظر گرفته می‌شود. (Emmer & Evertson, 2009).

سه مورد از مهم ترین روش های مدیریت کلاس عبارتند از:

روش رفتار گرایانه

روش تعامل گرایانه

روش غیر مداخله گرایانه

در روش رفتار گرایانه، معلم باید از آغاز سال تحصیلی مقررات کلاسی مورد نظر خود را وضع کند و آن قوانین را با استمرار و جدیت اجرا نماید. در کلاس درسِ معلمان رفتارگرا، هر پاداش، محرکی برای یادگیری بعدی است. یعنی رفتار مطلوب از طریق دادن پاداش و پس گرفتن امتیاز در صورت بروز رفتار غیر مطلوب، تقویت می‌شود.

در روش تعامل گرایانه، از شیوۀ حل مسئله در کلاس استفاده می‌شود و مشکلات کلاس درس به این روش حل و فصل می‌شود.

در روش سوم، یعنی شیوه غیر مداخله گرایانه، دخالت معلم در کلاس درس در مقایسه با روش‌های دیگر بسیار کمتر است. هدف اصلی، دادن آزادی به دانش آموز است. معلم در این روش نقش یک مشاور و راهنما را ایفا می‌کند. تأکید این روش بر روی تقویت روابط معلم و شاگرد است.

آیا دو زبانه بودن کودکان مشکل ساز است ؟؟

http://Karen

مقدمه
والدین دوزبانه در تربیت کودکان دوزبانه ماهر و پویا همت بلندی دارند.

آن‌ها سؤالاتی دارند و پاسخ می‌خواهند. اما تاریخچه‌ای پیچیده از اخبار مثبت و منفی درباره تربیت کودکان در خانواده‌های دوزبانه وجود دارد، تا جایی که برخی از پزشکان اطفال - حتی امروز - توصیه می‌کنند کودکان را در معرض دو زبان قرار ندهید.

نگرش‌ها علیه دو زبانگی زودهنگام اغلب بر پایه افسانه‌ها و تفسیرهای نادرست استوار هستند، نه یافته‌های علمی. در اینجا، ما هدف داریم تا با استفاده از یافته‌های پژوهشی از زمینه‌های مختلف علمی از جمله روانشناسی توسعه، روانشناسی شناختی، آموزش، زبانشناسی و علوم و اختلالات ارتباطی، به سؤالات متداول درباره دوزبانگی در کودکان پاسخ دهیم. این مقاله برای والدین و بسیاری از افرادی که والدین برای مشاوره در مورد پرورش توسعه دوزبانگی موفق به آن‌ها مراجعه می‌کنند، مانند معلمان پیش‌دبستانی، معلمان ابتدایی، پزشکان اطفال و آسیب‌شناسان گفتار و زبان، نوشته شده است.

دو زبانگی به توانایی استفاده از دو زبان در زندگی روزمره اشاره دارد. دو زبانگی رایج است و در بسیاری از نقاط جهان در حال افزایش است، به طوری که شاید یک نفر از هر سه نفر دوزبانه یا چند زبانه باشد (وی، 2000). تماس بین دو زبان در مناطقی از بسیاری از قاره‌ها مانند اروپا (سوئیس، بلژیک)، آسیا (هند، فیلیپین)، آفریقا (سنگال، آفریقای جنوبی) و آمریکای شمالی (کانادا) معمول است. در ایالات متحده، تعداد زیادی (و در حال رشد) از دوزبانه‌ها در کالیفرنیا، تگزاس، فلوریدا، نیویورک، آریزونا و نیومکزیکو زندگی می‌کنند. به عنوان مثال، در کالیفرنیا، پیش‌بینی می‌شود تا سال 2035، بیش از 50 درصد از کودکان ثبت‌نام‌شده در مهدکودک به زبانی غیر از انگلیسی بزرگ شده باشند (گارسا، مک‌لافلین، اسپودک و ساراچو، 1995). به همین ترتیب، در برخی مناطق شهری کانادا مانند تورنتو، تا 50 درصد از دانش‌آموزان زبان مادری غیر از انگلیسی دارند (شورای کانادایی آموزش، 2008).

با وجود شیوع دو زبانگی، تحقیقات اندکی در این زمینه انجام شده است، به ویژه در مورد مبانی یادگیری زبان دوزبانه در نوزادان و کودکان نوپا. علم دو زبانگی یک حوزه جوان است و پاسخ‌های قطعی به بسیاری از سوالات هنوز در دسترس نیست. علاوه بر این، سایر سوالات به دلیل تفاوت‌های وسیع بین خانواده‌ها، جوامع و فرهنگ‌ها غیرممکن است پاسخ داده شوند. اما با انباشت تحقیقات در چند دهه اخیر، اکنون می‌توانیم به طور جزئی به برخی از سؤالات فوری والدین درباره دو زبانگی زودهنگام پاسخ دهیم.

1. آیا کودکان دوزبانه گیج می‌شوند؟
یکی از بزرگترین نگرانی‌های والدین درباره تربیت کودکان در یک خانواده دوزبانه این است که این کار باعث گیجی خواهد شد. اما آیا هیچ شواهد علمی وجود دارد که نشان دهد دوزبانه‌های جوان گیج می‌شوند؟ اولین سوالی که باید پرسید این است که گیجی چه شکلی خواهد داشت. به جز در مورد اختلالات عصبی (پاردیس، 2004)، بزرگسالان دوزبانه مسلط می‌توانند هر زبانی را که در لحظه انتخاب می‌کنند صحبت کنند و به وضوح گیج نیستند. اما کودکان و نوزادان دوزبانه چطور؟

یکی از رفتارهای اشتباه فهمیده شده، که اغلب به عنوان شواهدی برای گیجی گرفته می‌شود، وقتی است که کودکان دوزبانه کلمات از دو زبان را در یک جمله مخلوط می‌کنند. این به عنوان "ترکیب کد" شناخته می‌شود. در واقع، ترکیب کد یک بخش طبیعی از توسعه دوزبانه است و کودکان دوزبانه در واقع دلایل خوبی برای ترکیب کد دارند (پیرسون، 2008). یکی از دلایلی که برخی کودکان کد مخلوط می‌کنند این است که این کار در جوامع زبانی آن‌ها زیاد رخ می‌دهد - کودکان تنها کاری را انجام می‌دهند که از بزرگسالان اطراف خود می‌شنوند (کومو، جنسی و لاپاکت، 2003). دلیل دوم این است که، درست مثل یک زبانه‌های جوان، دوزبانه‌های جوان گاهی در منابع زبانی خود محدود هستند. مشابه به یک کودک یک زبانه یک ساله که ممکن است ابتدا از کلمه "سگ" برای اشاره به هر موجود چهارپا استفاده کند، کودکان دوزبانه نیز از واژگان محدود خود به طور هوشمندانه استفاده می‌کنند. اگر یک کودک دوزبانه کلمه مناسب در یک زبان را نمی‌داند یا نمی‌تواند به سرعت بازیابی کند، ممکن است کلمه را از زبان دیگر قرض بگیرد (لانزا، 2004). به جای اینکه نشانه‌ای از گیجی باشد، ترکیب کد را می‌توان به عنوان راهی با کمترین مقاومت در نظر گرفت: نشانه‌ای از خلاقیت کودکان دوزبانه. علاوه بر این، کودکان دوزبانه به نظر نمی‌رسد که زبان‌های خود را به صورت تصادفی استفاده کنند. حتی کودکان دو ساله نشان می‌دهند که توانایی تعدیل زبان خود را بر اساس زبان استفاده شده توسط شریک مکالمه خود دارند (جنسی، بویین و نیکولادیس، 1996).همچنین شواهدی وجود دارد که ترکیب کد اولیه کودکان به قوانین گرامری مانند پیش‌بینی شده پایبند است که به طور کلی مشابه قوانین ترکیب کد بزرگسالان است (پاردیس، نیکولادیس و جنسی، 2000).

کودکان نوپا چطور؟ باز هم، تحقیقات روشن است: نوزادان دوزبانه به راحتی دو زبان خود را تشخیص می‌دهند و هیچ نشانه‌ای از گیجی نشان نمی‌دهند. زبان‌ها در بسیاری از ابعاد متفاوت هستند - حتی اگر شما روسی یا ماندارین صحبت نکنید، احتمالاً می‌توانید یکی را از دیگری تشخیص دهید. نوزادان نیز به این تفاوت‌های ادراکی حساس هستند و به خصوص به ریتم زبان حساس هستند. نوزادان می‌توانند زبان‌های ریتمیک نامشابه مانند انگلیسی و فرانسوی را از بدو تولد تشخیص دهند (بایرز-هینلاین، برنز و ورکر، 2010؛ مه‌لر و همکاران، 1988)، و تا سن 4 ماهگی می‌توانند حتی زبان‌های ریتمیک مشابه مانند فرانسوی و اسپانیایی را از هم تشخیص دهند (بوش و سباستین-گالس، 1997، 2001؛ نازی، 2000). نوزادان دوزبانه ممکن است حتی حساس‌تر از نوزادان تک‌زبانه باشند وقتی به تشخیص زبان‌ها می‌رسد. تحقیقات اخیر نشان داده است که نوزادان تک‌زبانه و دوزبانه 4 ماهه می‌توانند چهره‌های صحبت‌کننده بی‌صدا را که به زبان‌های مختلف صحبت می‌کنند، تشخیص دهند (ویکام و همکاران، 2007). با این حال، تا 8 ماهگی، فقط دوزبانه‌ها هنوز به تمایز حساس هستند، در حالی که تک‌زبانه‌ها از توجه به تغییرات جزئی در حرکات چهره دست می‌کشند (سباستین-گالس و همکاران، 2012؛ ویکام و همکاران، 2007). به جای گیج شدن، به نظر می‌رسد که نوزادان دوزبانه به اطلاعاتی که زبان‌های آن‌ها را متمایز می‌کند، حساس هستند.

2. آیا دوزبانگی کودکان را باهوش‌تر می‌کند؟

کتاب‌های محبوب مانند "لبه دوزبانه" (کینگ و مکی، 2009) و مقالاتی مانند "قدرت مغز دوزبانه" (مجله تایم؛ کلگر، 2013) فواید بالقوه دوزبانگی زودهنگام را تبلیغ کرده‌اند. یکی از مهم‌ترین فواید دوزبانگی زودهنگام اغلب بدیهی گرفته می‌شود: کودکان دوزبانه زبان‌های متعددی را می‌دانند که برای سفر، اشتغال، صحبت با اعضای خانواده بزرگ‌تر، حفظ ارتباط با فرهنگ و تاریخ خانواده و دوستانی از پیشینه‌های مختلف مهم است. با این حال، فراتر از فواید زبانی آشکار، محققان بررسی کرده‌اند که آیا دوزبانگی مزایای غیر زبانی دیگری نیز دارد (اختار و منجیوار، 2012).

چندین مطالعه نشان داده‌اند که دوزبانه‌ها درک اجتماعی بهتری دارند. از برخی جهات، این تعجب‌آور نیست، زیرا دوزبانه‌ها باید در دنیای اجتماعی پیچیده‌ای حرکت کنند که در آن افراد مختلف دانش زبانی متفاوتی دارند. به عنوان مثال، کودکان پیش‌دبستانی دوزبانه به نظر می‌رسد که مهارت‌های بهتری نسبت به تک‌زبانه‌ها در درک دیدگاه‌ها، افکار، تمایلات و نیت‌های دیگران دارند (بیالیستوک و سنمن، 2004؛ گوتز، 2003؛ کوواکس، 2009). کودکان دوزبانه جوان همچنین حساسیت بیشتری به ویژگی‌های خاصی از ارتباط مانند لحن صدا دارند (یو و مارکمن، 2011).

دوزبانه‌ها همچنین برخی مزایای شناختی نشان می‌دهند. به طور خاص، دوزبانه‌ها به نظر می‌رسد که کمی بهتر از تک‌زبانه‌ها در وظایفی که شامل تغییر بین فعالیت‌ها و مهار پاسخ‌های آموخته‌شده قبلی است، عمل می‌کنند (بیالیستوک، کرایک و لوک، 2012). اگرچه این مزایا عمدتاً در بزرگسالان دوزبانه (کاستا، هرناندز و سباستین-گالس، 2008) و کودکان (بیالیستوک و مارتین، 2004) مورد مطالعه قرار گرفته‌اند، شواهد جدید نشان می‌دهد که حتی نوزادان دوزبانه (کوواکس و مه‌لر، 2009الف، 2009ب) و کودکان نوپا (پولین-دوبویس، بلی، کوتیا و بیالیستوک، 2011) مزایای شناختی نشان می‌دهند. علاوه بر این، شواهدی وجود دارد که نوزادان دوزبانه در برخی جنبه‌های حافظه، مانند تعمیم اطلاعات از یک رویداد به رویداد بعدی، مزیت دارند (بریت و بار، 2012).

تحقیقات نتوانسته‌اند به طور دقیق تعیین کنند که چرا این مزایا به وجود می‌آیند، اما چندین احتمال وجود دارد. بزرگسالان دوزبانه باید به طور منظم بین زبان‌های خود تغییر کنند و یک زبان را مهار کنند در حالی که دیگری را انتخاب می‌کنند. برخی محققان معتقدند که این تمرین مداوم ممکن است به دلیل تمرین مغز منجر به مزایای خاصی شود (گرین، 1998). در میان نوزادان، نیاز به تمایز مداوم بین دو زبان آن‌ها نیز می‌تواند نقش داشته باشد (سباستین-گالس و همکاران، 2012). با این حال، مهم است که توجه داشته باشیم که دوزبانگی تنها نوع تجربه‌ای نیست که با مزایای شناختی مرتبط است. مزایای شناختی مشابهی نیز در افرادی با آموزش موسیقی زودهنگام دیده می‌شود (شلنبرگ، 2005)، که نشان می‌دهد انواع متعددی از تجربیات غنی زودهنگام می‌توانند توسعه شناختی را ترویج دهند. صرف نظر از منشاء، باید توجه داشت که "مزیت دوزبانه" گاهی در مطبوعات عمومی بزرگ‌نمایی شده است.

ضرورت تشکیل کلاس های چند پایه

https://www.roshdmag.ir/Roshdmag_content/media/image/2021/08/26460_orig.pdf

در سال 1343 شورای عالی آموزش و پرورش با شرکت چهار نفر از وزرا، نه نفر از اساتید دانشگاه ، چهار نفر از صاحب نظران،کارشناسان آموزش و پرورش و دو نفر از صاحب نظران برنامه و بودجه برای بررسی و تجدید نظر در نظام آموزش و پرورش تشکیل گردید و ساختار آموزش و پرورش کشورمان بدین صورت تصویب شد:آموزش ابتدایی پنج سال،راهنمایی سه سال و متوسطه چهار سال در سال 1390 موضوع تغییرات مجدداﱟﱟﱟ وارد بحث دست اندر کاران تعلیم تربیت شد و دو سند مهم " نقشه جامع علمی کشور " و "سند تحول راهبردی آموزش وپرورش" توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد و در این اسناد تغییر نظام آموزشی از وضع موجود به نظام آموزشی3-3-6 نیز مورد بحث و برسی قرار گرفت ونهایتا در جلسات بعدی و در جلسات شورای عالی آموزش وپرورش این بحث به تصویب نهایی رسید وجهت اجرا ابلاغ گردید. تعریف کلاسهای چند پایه: کلاسی را که با حضور دانش آموزان دو یا چند پایه تحصیلی وبا تدریس یک معلم در یک اتاق درس تشکیل و اداره می شود چند پایه می نامند. علل گسترش کلاسهای چند پایه در ایران: 1-مهاجرت روساییان به شهرها 2- بالا رفتن سن ازدواج وکنترل جمعیت 3-قوانین اداری 4-عدم رغبت تعدادی از خانواده های روستایی به ادامه ی تحصیل دختران5-استفاده از وجود کودکان در امور کشاورزی دامپروری 6-پراکندگی روستاها 7-عدم تامین نیروی انسانی مجرب در چنین روستاها و افزایش نرخ تکرار پایه 8-عدم امکان اعزام معلم زن به چنین مدارسی محدویت کلاسهای چند پایه: محدویت کلاسهای چند پایه به دو بخش آموزشی وغیر آموزشی تقسیم می شود که عبارتند :الف:موانع آموزشی ب:موانع غیر آموزشی موانع آموزشی: 1-کمبود وقت 2-فقدان تجهیزات آموزشی 3-حذف یا کم رنگ نمودن تعدادی از دروس مانند ورزش وهنر 4-کمبود اطلاعات وتجارب معلمان کلاسهای چند پایه 5- از بین رفتن انگیزه ی دانش آموزان به علت وجود مدرسه راهنمایی 6-ضعف بنیه ی علمی دانش آموزان 7-دو زبانه بودن دانش آموزان ب: محدویت های غیر آموزشی کلاسهای چند پایه: 1-عدم رسیدگی ومشارکت اولیای دانش آموزان در امر تحصیل فرزندان خود 2-فقر مالی اولیا 3-سنگینی حجم کار معلمان 4-بی ثباتی نیروی انسانی 5-سوء تغذیه 6-غیبت بیش از حد دانش آموزان 7-پایین بودن حق سرانه مدارس چند پایه 8-فضای نامناسب آموزشی 9-نبودن امکانات بهداشتی 10-غیبت معلمان به دلیل عدم بیتوته در روستا طرح،برنامه وروش اداره کلاسهای چند پایه:1-روش محوری 2-روش گروهی 3-روش مشترک محوری و گروهی روش محوری:در این روش برای هر پایه درس معینی پیش بینی می شود،به طریقی که حداکثر3 گروه از دانش آموزان با فاصله ی پیش بینی شده مستقیما با معلم کار می کنند و برای گروه های دیگر دروسی از قبیل:خوشنویسی،نقاشی،املا،انشا،تمرین،ریاضی،تمرین کلمات دارای ارزش املایی ،تمرین های خلاقیتی و ... که نیاز کمترین به نظارت مستقیم آموزگار دارد منظور می شود.بنابرین چون اساس کار معلم در هر ساعت با یک یا دو و احتمالا سه پایه می باشد و پایه های معینی در محور کار قرار می گیرند ،این طریقه را روش محوری می نامیم وبقیه پایه ها که با تعیین تکلیف،به انجام کارهای تمرینی مشغول می شوند ،گروه خوداموز یا گروه فرعی یا خود آموخت یا گروه فرعی نامیده می شود. شیوه ی گروهی :تدریس درس و موضوع واحد به کلیه پایه های موجود در کلاس، طی یک جلسه است. شیوه ی مشترک محوری وگروهی:در این شیوه بعضی از دروس به صورت محوری و بعضی به صورت گروهی تدریس می شود . لذا این روش روش را مشترک گروهی و محوری نامیده اند.0 شیوه ی تدریس در کلاسهای چند پایه:1-: روش سخنرانی 2-روش پرسش و پاسخ 3-روش همیاری 4- روش حل مسا له 5- روش آزمایشی 6-روش تدرس کاوشگری 7 روش تدریس مبتنی بر طرح سوال ارزشیابی در کلاسهای چند پایه: کتب ، محتوا،و شیوه ی ارزشیابی در کلاسهای چند پایه همانند کلاسهای عادی بوده و به صورت کیفی –توصیفی اجرا می گردد.و در ذیل چند نمونه ازابزارهای ازشیابی توصیفی معرفی می شوند که عبارتند از : پوشه ی کار:ابزاری است که مجموعه ی از نمونه آثار و فعالیت های مختلف دانش آموز ،در آن به شکل مدونی گرد آوری میشود که قابل ارزشیابی باشد. مواد پوشه کار عبارتند از :آثار هنری،تکاتیف نوشتنی،تمرینات املا،جمله نویسی،برگه های آزمون،گزارش دانش آموز از فعالیت کلاسی وخارج کلاس،تشویقها ومانند اینها برگ ثبت مشاهدات:برگ ثبت مشاهدت ابزاری است که از طریق آن برخی رفتارها و اعمال ویژه دانش آموز در آن ثبت میشود این رفتارها می تواند در زمینه درسی یا اجتماعی و مانند اینها باشد. چک لیست یا سیاهه رفتار:مجموعه ای از نشانه ها وشواهدی است که به یک انتظار آموزش یا انتظارات خاصی مربوط می شوند که بوسیله معلم براساس مشاهدات معمول خود در کلاس درس یا فضای دیگر به تشخیص خود جمع اوری و ثبت می شود. آزمونها:آزمونهای مداد کاغذی ،یکی از ابزارهای جمع آوری اطلاعات برای ارزشیابی از عملکرد تحصیلی دانش آموزان است که به صورت آزمون در خانه ،کتاب باز و عملکردی قابل اجرا است.در ارزیابی ازمونها تنها به باز خورد توصیفی اکتفا میشود و از دادن هر گونه رتبه یا نمره خودداری می شود. تکالیف درسی:یکی از ابزارهای مهم ارزشیابی توصیفی است که می توان به وسیله آن بخشی از عملکرد دانش آموز را سنجید .تکلیف در واقعفراهم کردن موقعیتهای مناسبی است که در آن دانش آموز به تقویت وبسط دانش ها و مهارتهای خود می پردازد که می تواند در کلاس درس ،مدرسه و یا در منزل باشد .این تکالیف از نظر تعداد دانش آموز در قالب عمومی ،گروهی و انفرادی و از نظر محتوا به صورت تمرینی ،آماده سازی و آمادگی ، بسطی ،امتدادی و خلاقیتی اجرا می گردد. گزارش پیشرفت تحصیلی:نوعی بازخورد پایانی است که هر سال دو بار به منظور بهبود عملکرد دانش آموز به دانش آموزان ووالدین داده می شود .قضاوتها و داوریها در این گزارش بر اساس مستندات و شواهد است.از نکات برجسته ی آن بیان دیدگاهها و توصیه های معلم ،دانش آموز و والدین به وجود می آورد. بازخورد:بازخورد نتیجه بررسی و داوری معلم از فعالیت های دانش آموز به منظور تعمیق بخشی و گسترش یادگیری در کلاس است .باز خورد با بیان ضعفها و قوتهای یادگیری و انتظارات آموزشی از دانش آموز ،موجب ارتقا مهارتها و دانش آنها میشود. از نکات برجسته باز خورد می توان به مستمر بودن آن با توجه به نیاز های یادگیری همچنین تنوع در منابع ،توصیه ها و تشویق ،اشاره کرد که موجب بهبود یادگیری – یاددهی خواهد شد. خود سنجی:خود سنجی،ارزشیابی فرد از عملکرد وفعالیت های یادگیری خود است.که همراه با احساس مسولیت نسبت به یادگیری و خود آگاهی و افزایش حس مراقبت از فرایند یادگیری است .نظارت و توصیه های معلم زمینه ی اجرای هرچه مطلوب آن را فراهم می آورد. همسال سنجی :همسال سنجی،ارزشیابی دانش آموز از عملکرد و فعالیت های یادگیردی همسالانش است.از ویژگیهای این نوع ارزشیابی می توان به ایجاد حس مسولیت نسبت به داوری دقیق وفعالیت فکری سازنده اشاره کرد. هشت اصل طلایی برای موفقیت بیشتر معلمان تلاشگر کلاسهای چندپایه: اصل اول:توجه به تفاوت های فردی :به عنوان معلم چند پایه شما درهمان ابتدا باید تلاش نمایید تا تفاوت ها وویژگی های رفتاری دانش آموزان را در یابید وبه این تفاوتها به عنوان یک فرصت یادگیری بهتر نگاه کنید. اصل دوم :شخصی سازی تدریس:با توجه به تفاوتهای دانش آموزان ،به تدریس خود جنبه شخصی دهید تا نسبت به پیش زمینه های مختلف و سبک های یادگیری گوناگون،نیازهای هر یک از دانش آموزانتان را پاسخگو باشیدفاین مطلب،شناساییهر چه سریعتر دانش آموزانی که در معرض خطر تکرار پایه هستند ویا دانش آموزانی که با توجه مضاعف موفق میشونددر مدرسه بمانند رادر بر می گیرد. اصل سوم:کلاس دلخواه بچه ها : شما باید کلاستان را کودک دوست و دلخواه بچه ها نمایید،به دانش آموزان پایه اولی وبا دانش آموزان جدید . تدریس شما باید پاسخگوی نیازهای پسران ودختران باشد ومشارکت دانش آموزان در کلاس را تقویت کند. اصل چهارم :ملی بیندیشید،محلی عمل کنید.سعی کنید برنامه درس ملی استاندارد را هم بافرهنگ وبافت محلی وهم با شرایط کلاس چند پایه خودتان وفق دهید.این کار مستلزم ریز کردن برنامه درسی به موضوعاتی است که می توانند در بین پایه ها تدریس شوند. اصل پنجم :خلاق باشید.در اجرا و برنامه درسی وفق داده شده ،شما باید تلاش کنید در مدریت کلاس چند پایه خلاق باشید .کل پایه ها،پایه های ترکیب شده،گروه های بزرگ وکوچک و حتی دو نفره و فضا برای کارهای انفرادی را سازماندهی کنید .لازمه این کارتوجه ویژه برای طرح درس روزانه برای دانش آموزان است ومشغول بودن ودرس خواندن آنان را به صورت مستقل از طریق یادگیری فعالیت محور است. اصل ششم :بهری گیری از از روش های درس پژوهی،چون شما اغلب در مناطق دور افتاده ودور دست تدریس می کنید،بهتر است از هر منبعی که پیرامون شما وجود دارد برای ارتقا مهارتهای حرفه ای خود نهایت استفاده را ببرید تا به کار شما کمک نماید . همچنین می توانید با کمک مدیر ،اولیا وسایر مدارسی که نسبتا به مدرسه شما نزدیک هستند،حلقه های علمی تشکیل داده و تجارب مفید ،و وسایل آموزشی وطرح درس ها و ... را به اشتراک بگذارید.همچنین می توانید با مدارس نزدیک درس پژوهی را تمرین کنید. اصل هفتم :بهره گیری از شرایط محلی ومنابع در دسترس، شما می توانید تلاش کنید تا در بهبود و تکثیر مواد یاد دهی و یادگیری مبتکر وخلاق باشید واز منابع موجود محلی استفاده کنید وآن ها را با بافت وفرهنگ محلی مرتبط کنید.شما می توانید تدریس را به شرایط محلی و منابع موجود نزدیک کنید .در گیر ساختن دانش آموزان پایه های بالاتر در طراحی کتاب کار اغلب در مناسب تر کردن برنامه درسی با فرهنگ محلی مفید است. اصل هشتم:شروع با زبان مادری برای رسیدن به زبان رسمی،شما می توانید از زبان مادری دانش آموزان به عنوان زبان آموزش استفاده کنید تا اطمینان حاصل کنید که دانش آموزان سواد اولیه را دارند،سپس در جایی که مناسب باشد به دانش آموزان کمک کنید تا مهارتهای خواندن ونوشتن در آن زبان را به زبان زسمی انتقال دهند.