اثربخشی آموزش معکوس بر جهت گیری هدف در یادگیری زبان انگلیسی
امروزه با پیشرفت تکنولوژی روشهای تدریس به سمت تعاملی شدن در حرکت هستند و روشهای معلم محور و سنتی جای خود را به روشهای دانشآموز محور داده است. روش تدریس آموزش معکوس روشی تعاملی است که بر محوریت دانشآموز در روند یادگیری تاکید دارد. بر اساس این روش، مطالب درسی به صورت آنلاین قبل از جلسه برای دانشآموزان ارسال میشود و آنها در خانه مطالب درسی را مطالعه کرده و با ذهنی آماده و پرسشگر به کلاس درس میآیند. در کلاس درس با انجام تکالیف و فعالیتهای تعاملی به درک عمیق از مطالب درسی میرسند. طبق مطالعه برگمن و سمز (2013) مهم ترین عامل موفقیت دانشآموزان خود دانش آموزان هستند پس آنها باید مهارتهای خاص یادگیری را بلد باشند. یکی از آن مهارتها جهتگیری هدف است. جهتگیری هدف یک الگوی منسجم از اهداف است که دانشآموزان را به سمت یک رویکرد و نگرش خاص سوق میدهد و باعث میشود دانشآموزان واکنشهای متفاوتی را نسب به موفقیتهای خود داشته باشند(لی، مک اینرنی، لیام و ارتیگا، 2010). دو نوع معمول از این گرایشها و اهداف، هدفهای تبحری و هدفهای عملکردی هستند. هدفهای تبحری بیشتر رویکردی درونی دارند و فرد در پی درک رشد فردی و شایستگی و تسلط خود به تکالیف است و در مقابل اهداف عملکردی بیشتر جلوه بیرونی دارند و فرد به دنبال ابراز تواناییهایش به دیگران است. او همچنین سعی دارد از اینکه ناتوان به نظر برسد اجتناب کند. در این تحقیق که بر روی 34 دانش آموز دختر دوره متوسطه با هدف اثربخشی آموزش معکوس بر جهت گیری هدف در یادگیری زبان انگلیسی انجام شد، صاحبیار و برقی (1400) به این نتیجه رسیدند که روش تدریس آموزش معکوس بر روی اهداف تبحری و عملکردی تاثیر مثبت دارد اما بر روی اهداف اجتنابی تاثیر معناداری ندارد. همچنین آنها یافتند روش آموزش معکوس به دانشآموزان کمک میکند که در یادگیری مستقل شوند و بتوانند خارج از کلاس به راحتی مطالعه کنند. این یافته برای درس زبان انگلیسی که درسی فرار است بسیار کارآمد است. میتوانید مقاله کامل را از لینک زیر بارگیری کنید و بخوانید.