برنامه ریزی درسی در کشور های مختلف و مقایسه آنها
برنامهریزی درسی در کشورهای مختلف به دلیل تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نظامهای آموزشی، رویکردهای متفاوتی را دنبال میکند. این تفاوتها به ویژه در شیوههای طراحی، محتوای درسی، اهداف آموزشی، و روشهای ارزیابی نمود پیدا میکنند. در ادامه، به بررسی برنامهریزی درسی در چند کشور مختلف و مقایسه آنها پرداخته میشود:
1. آلمان
• نظام آموزشی: آلمان دارای سیستم آموزشی متنوعی است که بر اساس تقسیمبندیهای مختلف (مانند مدارس ابتدایی، مدارس متوسطه، و فنی و حرفهای) برنامهریزی درسی انجام میشود.
• ویژگیها: برنامهریزی درسی در آلمان بیشتر به نیازهای بازار کار و توسعه مهارتهای فنی توجه دارد. آموزشهای عملی و فنی در کنار آموزشهای تئوریک برای دانشآموزان از اهمیت زیادی برخوردار است.
• رویکرد: در آلمان، مدارس معمولاً آزادی زیادی در طراحی برنامههای درسی دارند و میتوانند مطابق با نیازهای خاص خود تغییراتی در برنامه درسی ایجاد کنند. همچنین، ارزشیابیها بیشتر از طریق امتحانات و ارزیابیهای ملی انجام میشود.
• تمرکز: تاکید زیادی بر تربیت نیروی کار متخصص و آماده به کار دارد، به همین دلیل، رویکردهای برنامهریزی درسی در آلمان بیشتر بر مهارتهای عملی و حرفهای تمرکز دارد.
2. ایالات متحده آمریکا
• نظام آموزشی: ایالات متحده نظام آموزشی غیرمتمرکزی دارد که به ایالتها و نواحی مختلف اجازه میدهد تا برنامههای درسی خود را طراحی و اجرا کنند. این امر به مدارس این امکان را میدهد که برنامههای درسی خود را با توجه به نیازهای منطقهای و محلی طراحی کنند.
• ویژگیها: برنامهریزی درسی در ایالات متحده بر اساس استانداردهای ملی و ایالتی انجام میشود. این استانداردها به مدارس کمک میکند تا اهداف آموزشی و محتوای درسی را هماهنگ کنند.
• رویکرد: در ایالات متحده، تأکید زیادی بر روشهای تدریس مبتنی بر تحقیق و پروژههای عملی وجود دارد. همچنین، ارزیابیها به صورت آزمونهای استاندارد (مانند SAT و ACT) برگزار میشود.
• تمرکز: برنامهریزی درسی در آمریکا به طور خاص بر تقویت مهارتهای تفکر انتقادی و حل مسأله تمرکز دارد. دانشآموزان برای یادگیری مفاهیم و اطلاعات به شیوهای فعال تشویق میشوند.
3. ژاپن
• نظام آموزشی: ژاپن دارای یک سیستم آموزشی ملی است که به شدت متمرکز است و برنامهریزی درسی از سوی وزارت آموزش و پرورش کنترل میشود.
• ویژگیها: در ژاپن، برنامهریزی درسی معمولاً از بالاترین سطوح (یعنی دولت) طراحی میشود و مدارس باید مطابق با این برنامهها عمل کنند. آموزش در این کشور بسیار منظم و به شدت بر یادگیری علوم پایه (ریاضی، علوم طبیعی) تأکید دارد.
• رویکرد: در ژاپن، برنامهریزی درسی بر اساس تقویت اخلاق کار گروهی، انضباط و مسئولیتپذیری طراحی میشود. مدارس از ابزارهای مختلفی برای توسعه مهارتهای اجتماعی و ارتباطی دانشآموزان استفاده میکنند.
• تمرکز: توجه خاصی به بهبود مهارتهای پایهای، به خصوص در ریاضیات و علوم، و همچنین پرورش ارزشهای اجتماعی همچون همدلی و کار گروهی وجود دارد.
4. فنلاند
• نظام آموزشی: فنلاند یکی از سیستمهای آموزشی پیشرفته جهان را دارد که تأکید زیادی بر یادگیری مبتنی بر دانش و علاقه دانشآموزان دارد.
• ویژگیها: برنامهریزی درسی در فنلاند نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر انعطافپذیرتر است. معلمان آزادی زیادی برای طراحی برنامههای درسی خود دارند و میتوانند به طور خلاقانه آنها را بر اساس نیازهای دانشآموزان تنظیم کنند.
• رویکرد: در فنلاند، تأکید زیادی بر یادگیری در محیطهای غیررسمی و فعال وجود دارد. آموزشهای فردی و گروهی، کارهای عملی و پروژهها نقش مهمی در برنامهریزی درسی دارند.
• تمرکز: در فنلاند بیشتر بر پرورش تفکر انتقادی و خلاقیت در کنار یادگیری علمی و عملی تأکید میشود. همچنین، برنامهریزی درسی به شکلی است که برای همه دانشآموزان با هر سطح توانمندی قابل دسترس باشد.
5. انگلستان
• نظام آموزشی: در انگلستان، برنامهریزی درسی تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش قرار دارد و استانداردهای ملی برای دروس مختلف تنظیم شده است.
• ویژگیها: برنامهریزی درسی در انگلستان به شدت مبتنی بر آزمونهای استاندارد است. ارزیابی دانشآموزان از طریق آزمونهای نهایی و ارزیابیهای مداوم انجام میشود.
• رویکرد: در انگلستان، برنامهریزی درسی عمدتاً بر تحصیلات دانشگاهی و آمادگی برای ورود به دنیای کار متمرکز است. در عین حال، به پرورش مهارتهای اجتماعی و اخلاقی نیز توجه میشود.
• تمرکز: توجه زیادی به بهبود مهارتهای نوشتاری، ریاضی، و علوم طبیعی و اجتماعی وجود دارد. همچنین، دورههای آموزشی در مقاطع مختلف به دقت برنامهریزی میشود.
مقایسه کلی:
• متمرکز یا غیرمتمرکز: کشورهایی مانند آلمان، ژاپن و انگلستان بیشتر سیستمهای متمرکزی دارند که استانداردهای ملی بر برنامهریزی درسی تأثیر میگذارند، در حالی که ایالات متحده دارای سیستم غیرمتمرکز و متنوعتری است.
• انعطافپذیری: کشورهای مانند فنلاند و ایالات متحده بیشتر به معلمان اجازه میدهند تا برنامهریزی درسی را متناسب با نیازهای دانشآموزان خود تنظیم کنند، در حالی که در کشورهای مانند ژاپن، این برنامهها از بالا به پایین هدایت میشوند.
• هدفها: برخی کشورها (مانند آلمان و ژاپن) تأکید بیشتری بر آموزش فنی و مهارتهای شغلی دارند، در حالی که کشورهای دیگر (مانند فنلاند و ایالات متحده) بیشتر بر تفکر انتقادی و مهارتهای عمومی تأکید میکنند.
در نهایت، هر کشور رویکردهای متفاوتی برای برنامهریزی درسی دارد که به ساختار اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی آن کشور بستگی دارد.